فکرم پر میکشه به گذشته.... به تصمیم احمقانه ای که گرفتم....تصمیمی که حتی فشارهای اطرافیان نتونست جلو سیل حماقتم رو بگیره...و خامی خودم و عاصی شدنم از شرایط باعثش بود...تصمیمی که اگه احساسم پختگی الان رو داشت شاید تو گرفتنش هزااار برابر مردد تر میشدم....دیدن. س این روزا و تماشای این شرایط قلبمو بیشتر به درد میاره و بهم این اطمینان رو میده که تصمیمم از ریشه اشتباه بوده....حالا میفهمم برای منی که این مرد یه روزی همه زندگیم بود از خود گذشتن بی معنی ترین و اشتباه ترین اشتباهم بود....