تمام میشوم شی فقط به من اشاره کن....
بغض گلو بریده ام....
تمام میشوم شبی.....
فروغ فرخزاد میگه
رو پیش زنی ببر غرورت را
کو عشق تورا به هیچ نشمارد
نشمارد
وان پیکر داغ و دردمندت را
با مهر به روی سینه نفشارد...
فروغ مردا رو به خوبی میشناسه...غم تو شعراشو خوب میفهممم.
هنوز تا مرحله ی رژلب قرمز خیلی فاصله دارم....
زنای اغواگر وبی قید شکست خورده ترین زنهان....
هی نمیام اینجا بنویسم...حالم بیشتر بد میشه از،نوشتن....آدم خسته که میشه پاهاش درد میاد و قدماش سنگین میشه.. .دیگه کم کم قدم که بر میداره صدا خِلِش خلش کفشاشم در میاد... انگاری کفشام دارن داد میکشن بشین دیگه بابا ما رو هم اسیر کردی...مثلا کجا میخوای برسی...ولی چرا گوش نمیکنم به حرفاشون.. ..گناه دارن بیچاره ها ....اونا ک مث من مستوجب نیستن. ...