یه تَل مرده آدم نشون میدن...آدمها...آدم......کسایی که رفتن خدا رو ببینن...یا حالا رفتن واسه هرچی....دردتون چیه آخه... مرگتون چیه....دیکه جنازه هم جک ساختن داره حیوونا.... اونم نه یکی...نه هزارتا.  دوهززارتا جنازه تقریبا....سر تجاوز به دوتا نوجوون ایرانی عکس و پیام میومد وازلین و کرم و واجبی و چی چی واسه حجاج... تازه اون مسئله اصلا خنده دار نبود تجاوز بود به حرمت هممون به ایرانمون....حج امسال که دیگه کیف و حال و لو.اط و اینا نیست مرگگه مرگگگگ حتی اسمش درد داره میفهمین...من کلا با حجای امروز موافق نیستم میگم با پولش کلی گرفتارا راحت میشن از درد....ولی حالا رفتن و مردن...نیستن الان....شاید آرزوی چندین سالشون بوده که حتی بعدشم ندیدن....توی حیوونی که از مردن همنوعت جک میسازی و حتی به درد دل بازمانده هاشم فکر نمیکنی....حیف اسم حیوونه واست.. میترسم فردای قیامت مجبور بشم به حیوونا هم جواب که چرا به تو نجس به تو کثافت گفتم حیوون.... 

تو فیلم آپارتمان وقتی فرن خودکشی میکنه و نجات پیدا میکنه :

باکستر بهش میگه تو نمیتونی الان بری....دکتر گفته اثر داروها تا 48ساعت توی بدنته....

فرن میگه چقد طول میکشه تا خاطراتت با یه نفر از تنت خارج شه

وقتی تو یه جاده گیر کردی که سرش رسواییه و  تهش جهنم...مجبوری سرتو بذاری زیر پای آدمایی که تو سرت میزنن و اسمشون ناجیه....

بازم مرگ حاجیها....خدا حتما باید به زبون بیاد که بابا این پولا رو خرج همسایه مریضت کن... خرج زندانیهای بیگناه کن.....خرج زنهای بی سرپناه کن......چشاتون چرا باز نمیشه....چرا چند میلیون خرج وهابیای بی خدا میکنید که بگن بهتون حاج فلانی.....بهتره پیش خدا حاجی باشی یا خلق خدا.....دمت گرم عامو....دمت گرم حاجی....این اتفاقا چشمای کور رو بینا نمیکنه....سال بعد بیشتر میشن....تازه برای بار چندم....برو عامو سی دفه دیگه برو....تو اگه میخواسی تو عرفه معرفت به هم بزنی همون اول زده بودی.....بازم برید.... این دفه که دیگه جرثقیل نبود.... داریم به کجا میریم ما.....

امروز پسرک رفت مدرسه...صبح که صداش میکردم نق میزد خیلی خودمو کنترل کردم اعصابم به هم نریزه روز اولی رو به اون و خودم قهوه ای نکنم.....ولی بی خوابی دیشب اعصابمو  پنچر کرده بود .....دیشب داشتم خفه میشدم از سرفه....س هم هی بیدار میشد و فقط میگف اَههههه.... پاشدم رفتم بیرون خوابیدم......وقتی رفتم مدرسه و دیدم پسر اون کلاسی که میخوام نیست کلا مغزم پیاده شد....یه ساعت به این و اون زنگ زدم تا تونستم کلاسشو عوض کنم.....ولی تو راه برگشت از مدرسه هرچی س حرف زد خودمو زدم به کر و لالی چون دهن باز میکردم پشیمونش میکردم از حرف زدن.....دو روزه افتادم به سرفه های شدید....حس میکنم گلوم پاره شده....ناهار فقط تونستم چنتا قاشق چلو با ماست بخورم اونم گذاشتم یخ شه....انقد سرفه زدم دلم درد گرفته....هرکی هرچی گفته خوردم ولی هیچ به هیچه.....